مدیر زندگی

انگیزه و ۳ راهکار تقویت آن در زندگی (پادکست)

انگیزه

انگیزه و منشأ آن چیست؟

فهرست

 

دانلود

۱. چرا بی‌انگیزه هستیم؟

همه دلمان می‌خواهد زندگی بهتری داشته باشیم، اما چرا بعضی وقت‌ها انگیزه‌ای برای انجام کار‌ها نداریم؟! وقتی انگیزه‌ها ضعیف باشد، اراده‌ها سست می‌شود. چطور می‌توان انگیزه‌ها را تقویت کرد؟ مقالات بسیاری راهکار‌هایی خوب ولی سطحی ارائه داده‌اند، مثل:

  • مثبت فکر کن؛
  • به خودت پاداش بده؛
  • کتاب‌های انگیزشی بخوان؛
  • به اندازه کافی استراحت کن؛
  • هر روز شکرگزار باش؛
  • و ده‌ها راهکار دیگر…

همه‌ی این راهکار‌ها انگیزه بخش هستند ولی موقّت! وقتی گرفتار درد هستیم، می‌توانیم از مُسکّن استفاده کنیم ولی مُسکّن‌ها مرهمی موقتند؛ هر درد، نیاز به علاجی دائمی دارد. وقتی گرفتار مشکلات هستیم، راهکار‌های موقّت به درد نمی‌خورند، بلکه به معنایی درونی از زندگی نیاز داریم. داشتن معنیٰ در زندگی، گمشده‌ی بسیاری از انسان‌های مدرنِ غرق شده در زندگی تکنولوژیک است. علّت نداشتن انگیزه، فقدان معنیٰ در زندگی است. چگونه می‌توان به معنای عمیق زندگی رسید؟

انگیزه

۱.۱. منشأ معنای زندگی

معنای زندگی از دو جا نشأت می‌گیرد:

۱) غایتی بیرونی: مثل کارآفرینی که غایتش خشنودی الهی با ایجاد ثروت برای خانواده‌های بسیار است. او پر از انگیزه است چون این غایت بیرونی مثل جاذبه‌ای او را به خود می‌کشاند و به هدف‌های زندگی‌اش جهت می‌دهد.

۲) مبدئی درونی: محرّکی از درون که ما را به غایت بیرونی حرکت می‌دهد که با خود آگاهی حاصل می‌شود.

از غایت بیرونی، اهداف زندگی شکل می‌گیرد و از مبدأ درونی، خود آگاهی. انسانِ بی‌انگیزه یا هدف ندارد، یا خود آگاهی، یا هر دو. هدف یعنی داشتن تصوّری واضح از آینده‌ی زندگی‌ست و خود آگاهی یعنی نداشتن غفلت و حضور در لحظه[1].

فردی که بدبختی‌های زندگی‌اش را تقصیر گذشته‌اش می‌بیند، گرفتار گذشته‌ایست که هیچ کنترلی بر آن ندارد، این گرفتاری ذهنش را  فلج کرده و انگیزه‌ای برایش نمی‌ماند.

فرد دیگری که غرق در رؤیاهای زندگی‌اش شده، اگر چه تصوّری از آینده‌ی خود دارد امّا برای تحقق آن هیچ ایده و برنامه‌ای ندارد! آینده‌ای که هنوز محقق نشده و او فقط غرق در آن شده است. سرانجام، تفاوت واقعیت موجود با رؤیای ذهنی‌اش، حالش را خراب و انگیزه‌اش را فلج خواهد کرد.

مشکل هر دو فرد این است که خود آگاهی ندارند و از حضور در لحظه غافلند. حضوری که به آن‌ها کمک می‌کند در لحظه‌ی حال انتخاب‌های مفیدی بگیرند که آن‌ها را از گذشته برهاند یا آینده‌ی رؤیایی را برایشان محقق کند. مراقب باشید اسیر گذشته یا آینده‌ای نشوید که شما را از حضور در لحظه غافل کند.

بنابراین خود آگاهی و هدف داری به معنای زندگی غنا می‌دهد و زندگیِ پر معنیٰ، سرشار از انگیزه است.

انگیزه

 

۱.۱.۱. خود آگاهی در زندگی با تکنولوژی

خود آگاهی…! گم شده‌ای که در لابه‌لای زندگی‌های غرقِ در تکنولوژی به فراموشی سپرده شده است. تکنولوژی‌های ارتباطی (مثل فضای مجازی، گوشی‌های هوشمند، تلفن و…) اتّصالمان را با دنیای بیرون، بیش از پیش کرده است امّا از اتّصالمان با دنیای درون، بیشتر از قبل کم کرده است. بسیاری افراد از به روزترین اخبار دنیا خبر دارند، با دوستان و آشنایان دور دستشان، ارتباط [تصویری] می‌گیرند، به دنیای آنلاین متصل می‌شوند اما نه از دنیای درون‌شان خبر دارند، نه با آن ارتباط دارند و نه اتصال! نمی‌دانند رسالت حقیقی‌شان از زندگی چیست؟ چرا به این دنیا آمده‌اند و قرار است بعد از وفات، چه اثری در این دنیا بر جای بگذارند؟!

تکنولوژی زندگی‌هایمان را سریع‌تر، در مواردی کارآمد‌تر و در عین حال پیچیده‌تر کرده است. بشر تکنولوژی را ساخته تا در خدمت خود باشد، نه آن که خود اسیرِ تکنولوژی و از خود آگاهی درون منقطع باشد. فقدان خود آگاهی، یکی از منشأ‌های فقدانِ معنای زندگی و در نتیجه کمبود انگیزه در زندگی است. ما گاهی نیاز داریم تا از هیاهوی حواس پرت کُن‌های تکنولوژی فاصله بگیریم تا با اتّصال با عالم درونمان به خود آگاهی نزدیک شویم و این طور به مرز‌های معنای زندگی نزدیک‌تر. امّا چطور؟ در ادامه‌ی مقاله، به راهکار‌های بیشتری اشاره می‌کنم.

متن انگیزشی

 

۱.۱.۲. اهداف القائی یا جوششی؟

همه در زندگی هدف دارند امّا سؤال این جاست که منشأ اهداف کجاست؟ از اعماق درون یا از القائات بیرون؟

مستحکم‌ترین اهدافِ زندگی از اعماق درون جوشش می‌کند. در حالی که امروزه اغلب اهداف از بیرون به ذهن‌ها القاء می‌شود. القائاتی که ما را مبدّل به کشتی‌های بی‌حرکتی کرده که موج‌ها برایش تصمیم می‌گیرند یا کشتی‌های پرتحرکی که بعد از سال‌ها حرکت متوجه می‌شوند جهتشان اشتباه بوده و این به قیمتِ ارزشمند‌ترین سرمایه‌ی وجودی‌شان تمام شده است که بعد از گذر سال‌ها و تکامل عقل می‌گویند:

«…این همه سال از عمرم تلف شد، ای کاش مسیر دیگری رفته بودم!»

خدا به ما نعمتِ اراده و آزادیِ انتخاب و قدرت عقل داده تا خودمان با عقل خودمان انتخاب‌های درست را انجام دهیم.

همه‌ی این‌ها بستگی به خود آگاهی‌های ما دارد. توجّه داشته باشید، من نمی‌گویم نصیحت دیگران، تجربه‌های آنان و هر اتّصالِ بیرون از خودمان را نادیده بگیریم. البته که آدم عاقل به همه‌ی این‌ها اهمیت می‌دهد، امّا اگر اتّصالش با عالم درون منقطع باشد مثل بیدی می‌شود که به هر بادی می‌لرزد.

اگر خود آگاهی نباشد، ما را به سمت اهداف دیگران، می‌کشانند و این حقیقتِ اجبار است که هرگز با روش الهی سازگار نیست، بلکه اراده‌ی الهی بر این قرار گرفته که تک تک انسان‌ها و همه‌ی جوامع بشری به خود آگاهی صحیح برسند و با انتخابِ خود، غایت حقیقی را انتخاب کنند و ارزش همین است.

 

۲. راهکار‌های تقویت انگیزه

بیمارانِ بی‌چاره، روی به مسکّن‌ها می‌آورند، امّا مسکّن، علاج نیست. وقتی مشکل تشخیص داده شود، علاجش راحت می‌شود و آن وقت، مسکّن به بهبودی کمک می‌کند. من در ابتدای مقاله گفتم که راهکارهایی مثل:

  • مثبت فکر کن؛
  • به خودت پاداش بده؛
  • کتاب‌های انگیزشی بخوان؛
  • و…

همه مثل مُسکّن خوب هستند ولی علاج نیستند. اگر خود آگاهی و اهداف زندگی نباشد، هیچ یک از راهکارهای فوق کارساز نخواهند بود. هر راهکاری که به افزایش خود آگاهی و هدف‌داری شما کمک کند، بهتر است.

راهکار‌هایی که در ادامه می‌آید در این راستاست:

 

۲.۱. نوشتن

بسیاری سرشان خیلی شلوغ است. البته اگر دقیق‌تر شویم، فقط سرشان شلوغ است! یعنی وقت زیادی برای انجام کارهای مختلف دارند امّا به قدری ذهنشان درگیر است که فکر می‌کنند قادر به انجام کارهای متفاوت نیستند. این افراد، خود آگاهی ندارند چون از ظرفیت‌های خودشان غافلند.

بعضی دیگر واقعاً سرشان شلوغ است چون کارهای زیادی دارند اما این کارها بیشتر منفعلانه و در پاسخ به محرّک‌های بیرونی (یعنی اهداف القائی) است تا تصمیم‌های درونی! از آن‌جا که محرّک‌های بیرونی زیادند، این افراد اهداف پراکنده و زیادی دارند، در نتیجه بهره‌وریِ قابل توجهی در زندگی ندارند. هر یک از این اهداف، توان آن‌ها را به سمت خود می‌کِشد و انگیزه‌ی آن‌ها را می‌مکد.

گاهی ذهن‌های شلوغ توان فکر کردن را از شما می‌گیرد و البته از بهره‌وری[2] شما می‌کاهد. ذهن، انبارِ مشغولیت‌های مختلف نیست. وقتی پر باشد مثل یک بار سنگین، شما را خسته می‌کند و دیگر جایی برای افکار مولّد نمی‌ماند. شما باید ذهن‌تان را خالی کنید تا افکارتان کارآمد و خلاق شود که در این صورت، انگیزه‌هایتان تقویت می‌شود. بهترین راهکار، پیاده کردن افکار روی کاغذ است.

وقتی می‌نویسید، با عمیق‌ترین لایه‌های درونتان ارتباط می‌گیرید و وارد مرزهای خود آگاهی می‌شوید و ضمنِ خالی شدن ذهن از افکار اضافی، انگیزه‌ی شما برای حل و فصل امور، یافتن فرصت‌های جدید و تغییر زندگی بیش‌تر می‌شود. این نوشتن می‌تواند شامل:

  • برنامه ریزی؛
  • اهداف؛
  • تجربه‌ها؛
  • خاطرات؛
  • ایده‌های ناب؛
  • جملاتی که شما را برمی‌انگیزد و…

من همه‌ی کارهای فوق را با روش «بولِت جورنال» انجام می‌دهم. روشی منعطف که به شما امکان تنظیم برنامه‌های زندگی را می‌دهد. منظّم کردن زندگی با یک برنامه‌ی منعطف بسیار مهم است چرا که منشأ کمبود انگیزه برای بسیاری افراد، ذهن‌های شلوغ است و این ناشی از بی‌نظمی و بی‌برنامگی در زندگی‌ست.

شما می‌توانید هر روشی را برای منظم کردن زندگی به کار بگیرید. مهم این است که روش‌های مدیریت زمان، منعطف و متناسب با شرایط زندگی شما باشد.

انگیزه

 

۲.۲. یافتن چرا

اساسی‌ترین سؤالی که به خود آگاهی شما کمک می‌کند، چرایی در هر چیزی است. از مسائل کلان گرفته، مثل:

  • من چرا به زندگی آمده‌ام؟
  • چرا این انتخاب‌ها را در زندگی کرده‌ام؟
  • چرا دیگران در زندگی‌هایشان این انتخاب‌ها را می‌کنند؟ و…

تا مسائل جزئی مثل:

  • من چرا باید ثروتمند شوم؟ تا هم به دیگران خدمت کنم هم خانواده‌ام بی‌نیاز شوند.
  • چرا به دیگران خدمت کنم؟ به خاطر انسانیت! اگر همه این مدلی فکر کنیم، زندگی‌هایمان بهشتی می‌شود.
  • چرا خانواده بی‌نیاز شوند؟ تا محتاج دیگران نمانند! چون برای من خیلی ارزشمند هستند.

استمرار در این چراها و به دنبال جواب رفتن، ذره ذره انگیزه‌هایتان را احیاء و انتخاب‌های زندگی را اصلاح و شما را به رهبری الهام بخش در زندگی تبدیل می‌کند که سرانجام به یک فرجام زیبا منتهی می‌شود. اگر «چرا»ها، شما را اذیت می‌کند، بدانید انتخاب‌های زندگیِ شما اشتباه بوده‌اند. گاهی «چرا»ها شبیه داروهای تلخی می‌شوند که بیمار را اذیت می‌کند امّا علاج او همین داروست.

می‌توانید چراهایتان را با نوشتن‌هایتان تلفیق کنید چرا که نوشتن چراها کمک فراوانی به تقویت انگیزه و انتخاب‌های صحیح می‌کند.

 

۲.۳. معاشرت

پیاده کردن افکار روی کاغذ، ذهنتان را تصفیه می‌کند، جست و جوی «چرایی»، جهت حرکت شما را تصحیح، افکارتان را عمیق و سلوکتان را الهام‌بخش می‌کند، امّا این دو راهکار کافی نیستند. یکی از بهترین روش‌های کسب انگیزه، معاشرت با آدم‌های موفق است.

معاشرت زنده با آدم‌های موفق (به همراه تحلیلِ رفتار آن‌ها با نوشتن و سؤالِ چرا) شما را با نقطه قوّت‌های زندگی‌شان و ضعف‌های خودتان و راهکارهای متعدد برای تبدیل ضعف به قوت، آشنا می‌کند.

اگر آن‌ها تدریس می‌کنند یا سمینار برگزار می‌کنند، حتماً استفاده کنید، اگر این هم امکان پذیر نبود، کتاب‌هایشان را مطالعه کنید. کتاب‌های افراد موفّق، تجربه‌های مکتوب آن‌هاست. اگر هم کتابی نداشتند، می‌توانید سؤالاتی را آماده کنید و به عنوان محقق، از آن‌ها بخواهید وقتی را برای شما اختصاص بدهند و در حضورشان ضمنِ گپ و گفتی دوستانه، سؤال‌هایتان را از آن‌ها بپرسید.

 

۲.۴. عادت‌های موفق

اگر راهکار‌های فوق و هر راهکار دیگری در راستای تقویت خود آگاهیِ شما، یک بار انجام شوند، فایده‌ای ندارند! باید نوشتن، سؤال از چرایی هر چیزی، معاشرت، مطالعه، یادگیری و… به عادت روزه‌ی مرّه‌ی شما تبدیل شود. امّا چطور؟

نحوه‌ی شکل‌گیری عادت‌ها، روال مخصوصی دارد که در مقالاتی دیگر به آن پرداخته‌ام. برای مطالعه‌ی بیش‌تر می‌توانید به مقالات زیر مراجعه کنید.

«عادت‌ها و تحول در زندگی»

عادتها

«۵ گام برای تغییر عادات بد و جایگزینی با عادات خوب»

تغییر عادات

تمامی ایده‌های فوق به شما در خود آگاهی و اهدافتان کمک می‌کند. هر راهکار دیگری که در مقالات دیگر دیدید، اگر به خود آگاهی و اهداف زندگیِ شما کمک می‌کند حتماً از آن استفاده کنید که مفید هستند.

۳. جمع بندی

  • اگر گرفتار بی‌انگیزگی هستیم، معنای زندگی‌مان را درک نکرده‌ایم؛
  • منشأ معنای زندگی از مبدأیی درونی (مثل خودآگاهی) و غایتی بیرونی (مثل هدف) شکل می‌گیرد؛
  • فقدان خود آگاهی، منشأ درونیِ بی‌انگیزگی است؛
  • فقدان هدفِ (بر آمده از خود آگاهی)، منشأ بیرونی بی‌انگیزگی است؛
  • از جمله راهکارهای تقویت انگیزه، تقویت خود آگاهی و هدف است. مثل نوشتن، یافتن چرا و معاشرت با انسان‌های موفق و… است.

 


[1] خود آگاهی یعنی آگاهی از نسبت ما با زمان و مکان. مقصود از نسبت ما با زمان، در لحظه حضور داشتن و زندگی آگاهانه در لحظات و بدون غفلت است. و آگاهی از جایگاهمان در جامعه، طبیعت و همه‌ی هستی است.

[2] بهره‌وری یعنی کارآمدی+اثر بخشی. اثر بخشی یعنی کاری درست را انجام دهیم که اثر بدهد و کارآمدی یعنی آن کار درست را به بهترین روش انجام دهیم.

به دیگران بفرستید

مهدی سلیمی

مهدی سلیمی

محقق، نویسنده و مدیر ارتباطات مرکز مطالعات اسلامی علامه عسکری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *