میگویند باید به کارت علاقه داشته باشی تا خوب انجامش دهی! اما علاقه کافی نیست. تا احساس نیاز نباشد، تلاش، به درستی شکل نمیگیرد. خیلیها به یادگیری زبان خارجی علاقه دارند ولی آنهایی به درستی یاد میگیرند که به آن زبان نیاز دارند.
اما چگونه نیاز را درون خودمان ایجاد کنیم؟ جواب در یک کلمه است: «محیط».
نیاز در یک بستر محیطی بوجود میآید. خیلیها به زبان عربی علاقه دارند ولی آنهایی که به پیادهٔ اربعین در کربلاء (یک محیط کاملاً عربی) رفتهاند، به زیبایی احساس نیاز به یادگیری را در خود احساس کردهاند. خیلیها به نظم و برنامه ریزی در زندگی علاقه دارند ولی کسانی در این کار موفقترند که از محیط انسانهای اهمال کار، کسانی که زمانهای زندگیشان برایشان هیچ ارزشی ندارد و فقط به دنبال خوشگذرانی هستند، از اینها فاصله گرفتهاند و با کسانی معاشرت میکنند که به فرصتهای زندگی بها میدهند و دائم در حال رشد و یادگیری هستند.
باز سؤال پیش میآید که چگونه محیطی بیابیم؟
جواب خیلی ساده و بدیهی است! اگر میخواهی اهل علم شوی، با اهل علم حشر و نشر داشته باشد. اگر میخواهی پزشک موفقی شوی با پزشکهای موفق رفت و آمد کن. اگر میخواهی در زندگیات بهرهوری داشته باشی، با کسانی نشست و برخاست کن که به زمانهای زندگیشان اهمیت میدهند. یعنی در نشستها و همایشهایشان شرکت کن، به کلاسهایشان برو، از هر فرصتی برای معاشرت با آنها استفاده کن. حتی اگر فرصتی برای معاشرت نبود، کتابهای خوبشان را بخوان. خواندن کتابها به نوعی معاشرت با افکار نویسنده است. کانالها و یا سایتهایشان را دنبال کن.
حضور در این محیطها، آشنایی را تبدیل به علاقه و علاقه را تبدیل به نیاز میکند و آنهایی که به موفقیت نیاز دارند نسبت به کسانی که فقط علاقه دارند، موفقترند.
و کلامم را با یک عبارت قرآنی به پایان میرسانم: «وَ ما تَوْفيقي إِلاَّ بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنيبُ» و توفیق همهٔ ما جز به خدا نیست. (در عین تلاش) بر او توکل میکنیم و اوست که فرصتها را برایمان فراهم میکند تا به موفقیت برسیم.
منبع آیه: سورهٔ مبارکهٔ هود، آیهٔ ۸۸.